کارکشته شدن(یَ کَ / کِ دَ) مجرب شدن. ورزیده شدن. سخت آزموده شدن. و رجوع به معانی کار کشته شود ادامه... مجرب شدن. ورزیده شدن. سخت آزموده شدن. و رجوع به معانی کار کشته شود لغت نامه دهخدا